مرسانا و اولین مرواریدش
بنام خدا
سلام خانمی خوبی نفس مامان بابا
دیروز خونه بابا حسین بودیم و بابا حسین داشت به شما اب میداد که صدای تق اومد اخه دندونت خورده بود به استکانی که داشتی اب میخوردی قربونت بشم و مامان فاطمه دست زد به لثه مرسانا خانوم و گفت بله فرشته مهربان دندون اورده واسه خانم خانومامبارکش باشه
گل ما روشنایی زندگی ما اواخر ماه چهارم از بهار زندگیت اولین دندون شما روئت شد
مروارید سفیدت مبارک
چند وقتی بود که اب دهن شما میریخت و نمیتونستی کنترل کنی و لباسات کثیف میشد و عزیز میگفت مرسانا میخواد دندون در بیاره که اب دهنش اویزونه و همینطور هم شد و چندروز بعد شما دندون دار شدی مهربون مامان بابا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی